حسام وحسناحسام وحسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

حسام وحسنا

( ماااااومدیممممم)10ماهگی وجشن دندونی

بعد از این همه تاخیر در وبلاگتون بلاخره وقت کردم واومدم تا پیش امدهای این چند ماه بی خبری را بگم.                                                             اول اینکه بعد ازدندان دراوردن وبیرون روی های زیاد حسام وحسنا بلاخره در تاریخ 1392.5.31 یه جشن خانوادگی نسبتا کوچکی گرفتیم. البته مامان از فروردین تا الان به فکر تدارکات جشن دندونی وتولدتون بود نا گفته نمونه که هفته ی خیلی سختی بودبه خاطر اینکه هم باید به شماها رسیدگی میکردم (به خاطر حال وهوایی که این چند روزه داشتین)وهم اینکه...
9 آبان 1392

بازم خبرای خوب .....

سلام بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب .. از اینجا شروع میکنم که بعد از این که از شمال برگشتیم حسنا گلی مامان اسهال شدید گرفت به حدی که زخم شده بود واصلا هم نمیتونست بشینه طفلکی بردمش 2تا دکتر دیگه( اخه منشی دکتر نریمان واسه اخر هفته بهم وقت داده بود) اما واسش ازمایش ادرار ومدفوع نوشتند وگفتند دوباره برم پیششون منم که اصلا حوصله این وقت تلف کردن ها را ندارم(من نمیدونم اینا مدرک کجا گرفتند) روز اول ماه رمضان حسام وواسه اولین بار گذاشتمش پیش باباش وتنهایی با حسنا رفتم دکتر نریمان تا به دکتر گفتم که اسهال گرفته خودش تمام حالتهایی را که واسه حسنا پیش اومده بود وگفت وزمانی که پوشک حسنا را باز کرد واون ودر اون حالت دید سریع شربت وپودر وپماد وشیر خش...
28 مرداد 1392

9ماهگی+عکس های جدید

سلام جیگرای مامان امروز نهمین ماهگردتون هستش ومن خوشحال از اینکه 9 ماه عاشقانه ای را در کنار شما سپری کردم هرچند که سختی هایی رادر بر داشت اما میدانم که روزی دلم برای این روزها تنگ خواهد شد حتی برای سختیهایش پس سعی براین دارم که حداکثر استفاده را از این روزها ببرم. در نهمین ماه زندگی حسنا چه رخ داد؟؟؟؟؟...... 26خرداد حسنا خانم یاد گرفت اولین کلمه ای که من ماههاست منتظرش بودم را برزبانش جاری کند...                                                   مامان به این صورت:  ماما ماماماما ما ممممم وبلاخره &...
21 مرداد 1392

روز پدر

مرد میدان وفا عزت دنیا پدر است            معنی معرفت وهمت والا پدر است روشنی بخش به تاریکی شبها پدر است اول از همه روز پدر را به بابای عزیزتر از جانم که خیلی سختی ها را به خاطر خونوادش تحمل کردتبریک میگم وبه همسر عزیزم که امید بخش زندگی منه وبه پدر شوهر دوست داشتنی ام.                                            روزتان مبارک واسه روزپدر بابایی ومامانی با باباجونی خودم از اصفهان اومدند تهران هم واسه روز پدر وهم نسیبه دختر عمم از مکه اومده وهمگی قراره بریم کرج دیدنشون.خلاصه اینکه یه جشن ...
28 تير 1392

ماه رمضان در خانه ما

هر سال رمضان چه در خانه مامان وچه در خانه خودم هرسال قبل از ماه رمضان بساط خونه تکانی رمضانی به راه بودونمازو ختم قران وچیدن سفره افطاری وتماشا کردن سریال ها وخواب نیمروزی و....   5ماهه بودم پارسال ماه رمضان ومیگویم که ای ن دوفرشته به من مرخصی داده بودن برای روزه ماه رمضان. یادش بخیر نمازهایم را نشسته میخواندم وبه رسم همیشه من نیز برای سحر بیدار میشدم وسحری را خورده ونماز و...وشیرجه میرفتم در رختخواب ودر روز هم تا میخواستم استراحت میکردم وسریال و...تماشا میکردم. ولی امسال نه از خونه تکونی خبری بود ونه از نماز وروزه ونیایش باخدای خودم ونه از چیدن سفره افطاری برای بابا هادی. اخرین باری که نماز خوندم وخوب یادمه شب قبل ازبه دنیا ا...
23 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسام وحسنا می باشد