( ماااااومدیممممم)10ماهگی وجشن دندونی
بعد از این همه تاخیر در وبلاگتون بلاخره وقت کردم واومدم تا پیش امدهای این چند ماه بی خبری را بگم.
اول اینکه بعد ازدندان دراوردن وبیرون روی های زیاد حسام وحسنا بلاخره در تاریخ 1392.5.31 یه جشن
خانوادگی نسبتا کوچکی گرفتیم.البتهمامان از فروردین تا الان به فکر تدارکات جشن دندونی وتولدتون بود
نا گفته نمونه که هفته ی خیلی سختی بودبه خاطر اینکه هم باید به شماها رسیدگی میکردم (به خاطر
حال وهوایی که این چند روزه داشتین)وهم اینکه به فکر تدارکات وااای خدای من مخصوصا دوروز مونده به
جشن حسابی حسابی خسته شدم واز پرو پا افتادم ولی اشکال نداره به خاطر شما دوتا همه چی را
تحمل میکنم.
بله روز پنجشنبه شدو مامانی بابایی وخاله مریم وخاله مژگان از اصفهان اومدند نهار وخورده ونخورده
سریع اماده شدیم برای پذیرایی از مهمونای عزیزمان تقریبا ساعت 5شروع شد تا 10شب زود تموم شد
چون شما خیلی خسته شده بودین ودیگه ه ه....
توی این چند ماه خیلی سعی کردم که حسام همدست زدن یاد بگیره اما...بلاخره دوباره مامانش
وسوپرایز کردودقیقا 1روز قبل ازجشن(1392.5.30) اهنگ گذاشته بودم تاکمی سرگرم بشن ومن هم بتونم غداهام
واماده کنم که یه دفعه دیدم به به حسام داره دست میزنه منم سریع به وجد اومدم و اینجوری
شدم.
حسنا خانمی مامان هم که خیلی باهوشه واهل تمرین کردن بلاخره درتاریخ 18 مرداد مصادف با عید فطر
چهاردست وپا رفت ومامانش وخوشحال تر کرد اول خیلی دقیق توجه میکرد ببینه من وبابایی چه کار
میکنیم وبعد دقیقا همونجوری راه میرفتی.راستی بشکن ریز هم میزنی با اون دستای موچولوت..
3شهریور 1392هم برای اولین بار رفتین پارک ارم و6شهریور همبا تمام خستگی های این چند وقت با خاله
مریم و...رفتیم شمال خونه خاله مژگان وشما در تاریخ6شهریور برای اولین با رفتین توی دریا وتوسط بابا
شنا کردین حسام جان خیلی خیلی دوست داشتی اماحسنا شما میترسیدی بعد هم گذاشتمتون توی
ماسه وکلی بازی کردین واخرش بیهوش شدین.
جمعه 8شهریور1392 هم یه دفعه همه برگشتند اصفهان وشما تنها شدین وهمگی یه استراحت باحالی
کردیم خیلی خسته بودیم ویه خبر دیگه این که حسام 9شهریور 1392 توسط بابا هادی کچل شد
...راستی عاشق کارتون انیمیشن شهر عسلی 2هستین وروزی 3بار میبینین
وخلاصه اینکه مرروارییداااتون مبارک
حسام وحسنا حیران وسط خونه تا مامان کارهاش وبکنه
کارت دعوت دندونی(البته تمام طراحی ها راخودم انجام دادم)
این خوشامدگویی های پله ها ودرب ورودی
این هم میز پذیرایی عصرانه+پفیلا
بیسکوییت های دندونی
ریسه دندونی
این هم عکس میزبان ومیهمان
اخر شب وحسنا وخودنمایی اش
حسام وحسنا محوتماشای دریا
ماسه بازی
کچل خان وارد میشود
یه خواب شیرین بعد از رفتن مهمونامون
ببخشید این پستمون خیلی طولانی شد
ااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بعد تر نوشت ::::
بعد از بیقراری های بسیار حسام بلاخره دندان 3و4 در تاریخ 20شهریور 1392 رویت شد.