حسام وحسناحسام وحسنا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

حسام وحسنا

درددلهای مادرانه

1392/3/20 10:15
نویسنده : مامان بهار
497 بازدید
اشتراک گذاری

امروز7دی ماه هست ومن بازم مثل همیشه دلم گرفته :

بچه ها روز به روز دارن بزرگ وبزرگتر میشند وکارها ورسیدگی به اونها مشکلتر امروز15 روزهست که مامانم رفته اصفهان ومن دست تنها اینجا مانده ام البته تنها که نیستم اول خدا دوم بابا هادی وسوم عزیز هستش که دو هفته ای است که پپیش ما زندگی میکنه.

امروز متوجه شدم که مامانم حالا حالا ها دیگه نمیتونه بیاد پیشمون چون ابجوش ریخته روی هر دو پاهاش وسوختگی بدی دیده وقراره که عملش کنند .تنهایی وافسردگی بعد از زایمان به کنار درد ورنج سوختگی مامانم هم به کنارو

اما تمام این غم ورنج وتنهایی را یکی هست که ازبین میبره اون هم خداست که من وتوی هیچ موقعیتی تنها نذاشت واون امید دهنده منه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسام وحسنا می باشد